مهربانی را وقتی دیدم که کودکی خورشید را در دفتر نقاشیش سیاه کشید تا پدر کارگرش زیر نور آفتاب نسوزد
سلام مهسا جون سیزده کجا میرین؟اگه میشه بیا با هم بریم. اخه پارسال با تو خیلی خوش گذشت . . . . . . . تو که میبینی اس ام اس مال تو نیست مرض داری تا اخر میخونیش؟؟
نه می توانم خود را از تو پس بگیرم ، نه تو را پس بدهم تو مرا گرفته ای یا من تورا، نمی دانم ولی می دانم عاشق همیم
همیشه انقدر ساده نرو و مگذر لااقل نگاهی به پشت سرت کن...! شاید کسی در پی تو می دود و نامت را با صدای بی صدایی فریاد میزند...! و تو... هیچ وقت او را ندیده ای
با تخیلات می توان تا اوج آسمانها پرواز کرد ,اما نمی توان چیزی به دست آورد
زندگی مثل یه پل قدیمیه! به این فکر نکن که اگه تنها ازش بگذری دیرتر خراب میشه به این فکر کن که اگه افتادی یکی باشه که دستتو بگیره
ترکه می ره امتحان گواهی نامه بده چند بار رد میشه بعد تو راه پلیس جلوش رو می گیره می گه گواهی نامه ترکه می گه دادین که می خواین؟
آدم ها در دو حالت همدیگر را ترک می کنند: اول اینکه احساس کنند کسی دوستشون نداره و دوم اینکه احساس کنند یکی خیلی دوستشون داره
شیشه ها شکستنیست زندگی گذشتنیست این فقط محبت است که همیشه ماندنیست
تو اگر باز کنی پنجره ای سمت دلت : میتوان گفت که من چلچله لال توام: مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف : سخت محتاج به گرمای پر و بال توام
نگه داشتن شخصی در قلبمون خیلی راحته ولی این که تو قلب کسی خودتو نگه داری خیلی مشکله پس قدر قلبی که تو رو تو خودش نگه داشته بدون
راز دل با کس نگفتم چون ندارم محرمی ، هر که را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم ، راز دل با آب گفتم تا نگوید با کسی ، عاقبت ورد زبان ماهی دریا شدم
کلمات کلیدی: